در ایران کار پیدا نکردم دزد شدم!
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۴۱۹۴۲
چند سال داری؟
35 سال.
چند وقت است به ایران آمدی؟
دو ماهی میشود.
چه شد تصمیم گرفتی به ایران بیایی؟
در کشورم کاری پیدا نکردم. امنیت هم وجود نداشت. خیلی از همولایتیهایم به ایران و ترکیه آمده و وضعشان خوب شده بود. من هم تصمیم گرفتم به ایران بیایم و کار کنم.
پس چطور عضو باند سرقت شدی؟
خیلی دنبال کار گشتم تا اینکه یکی از هموطنانم که سرکرده این باند سرقت بود، پیشنهاد داد با آنها همکاری کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چطور محلهای سرقت را انتخاب میکردید؟
شبهای سرقت به چند گروه تقسیم شده و در محلههایی که خانهباغ وجود داشت، میچرخیدیم و هر گروه سوژه مناسبی پیدا میکرد به بقیه خبر میداد و نقشه را اجرا میکردیم.
چطور وارد میشدید؟
ببینید جایی که مهمانی باشد، یعنی رفت و آمد. این یعنی قفل نکردن در باغ. یک نفر از بالای دیوار وارد میشد و در را باز میکرد. ما هم سر و صورت خود را میپوشاندیم و با قمه و چاقو به مهمانها حمله میکردیم. البته قبلش همه جوانب را میسنجیدیم.
چه جوانبی؟
اینکه همه داخل خانه باشند و کسی نتواند فرار کند و کمک بخواهد. همچنین مردان را میشمردیم که تعدادشان از ما بیشتر نباشد. اولین کاری که میکردیم، گوشیها را جمع میکردیم تا به پلیس زنگ نزنند.
فقط گوشی سرقت میکردید؟
نه. طلای زنان و پول نقدی که داخل جیب مردان و کیف زنان بود را هم سرقت میکردیم.
اگر مقاومت میکردند، آنها را با قمه میزدید؟
کمتر پیش میآمد مقاومت کنند. طوری فضای رعب و وحشت ایجاد میکردیم که نتوانند مقاومت کنند. فقط در جریان یکی از سرقتها، دو مرد مقاومت کردند که آنها را با قمه زدیم. زدن که چند تا خط روی بدنشان انداختیم. حواسمان بود آسیبی جدی به آنها نرسانیم.
نقش تو در سرقتها چه بود؟
در اولین سرقت چون کمتجربه بودم از من خواستند مقابل در کشیک بدهم اما در دزدیهای بعدی چون قویهیکل بودم، مرا داخل میبردند.
چرا ماسکهای ترسناک به صورتتان میزدید؟
برای اینکه موفق باشی، باید ضربه اول را محکم و با اطمینان بزنی. ما از این قاعده برای سرقتها استفاده کردیم و از هر وسیلهای برای ایجاد وحشت در لحظه اول ورود استفاده میکردیم که یکی از این ابزارها ماسکهای ترسناک بود. مالباختهها تا چند دقیقه تو شوک بودند و مقاومت نمیکردند.
هر چند وقت یک بار سرقت میکردید؟
آخر هفتهها میرفتیم. گاهی هم دست خالی برمیگشتیم.
چند سرقت موفق داشتی؟
چهار مورد.
همه اعضای باند از اتباع افغانستان بودند؟
بله. ایرانی به باند راه نمیدادیم.
اموال سرقتی را چطور میفروختید؟
سرکرده باند هر ماه به افغانستان میرفت و اموال سرقتی را آنجا میفروخت. وقتی برمیگشت، سهم ما را میداد.
فکر میکردی دستگیر شوید؟
نه. ما همه مهاجران غیرقانونی هستیم که هیچ رد و نشانی از ما جایی ثبت نشده است. به همین خاطر از دوربینهای مداربسته هم نمیترسیدیم.
پس چطور دستگیر شدید؟
خودمان هم نمیدانیم. یک شب پلیس همزمان به مخفیگاههای ما حمله کرد و دستگیر شدیم.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
منبع: جام جم آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۴۱۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | گزارش لحظهبهلحظه حمید معصومینژاد از بازگشت به ایران؛ جمله بامزه پای هواپیما روی باند فرودگاه!
33 33
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902522